سفارش تبلیغ
صبا ویژن
علم باطن رازی از رازهای خدای وحکمتی از حکمت های الهی است که در دلهای هر یک از اولیای خود که بخواهد می نهد [پیامبر خدا صلی الله علیه و آله]
 
سه شنبه 89 بهمن 5 , ساعت 7:40 عصر

  حسن عباسی

تقویت رجال سند خبر معلی

[1]

روایت معلی از خبر معارض از لحاظ سند قویتر است و رجال سندش بیشتر ثقه هستند.

  • 1- فضل الله بن علی بن عبید الله: منتجب الدین قمی درباره اش گفته است که فقیه و فاضل است .[2] و در کتاب عمده الطالب صفحه 174 درباره اش نوشته اند که : او آقایی است عالم، فاضل، محدث، ادیب، مصنف، معروف به سید فضل الله راوندی.[3]
  • 2- جعفر بن محمد بن احمد بن عباس دوریسی : شخصی است مورد وثوق که معاصر شیخ طوسی اعلی الله مقامه می باشد و شیخ در رجال خود از او نام برده و توثیقش فرموده است.[4] و نیز در کتاب روضات از امل الآمل نقل شده است که : شیخ مفید«;» از شاگردان او بوده است.[5]
  • 3- جعفر بن احمد بن علی قمی : او نیز امامی و ثقه و مشهور است به ابن المرازی و این مطلب را روضات نقل کرده است.[6]
  • 4- علی بن بلال: بنا به نقل مامقانی از نجاشی او نیز امامی و ثقه می باشد.[7]
  • 5- احمد بن محمد بن یوسف بحرانی: بطوریکه شیخ حر عاملی نقل کرده است امامی و حسن است.[8]
  • 6- محمد بن حسین صائغ: اختلاف در آنست که نام پدرش حسن است یا حسین، نجاشی گفته است که پدرش حسین است؛ علامه در قسم ثانی از کتاب خلاصه می گوید نام پدرش حسن است . ولی تنها علام نام پدر او را حسن دانسته است ، ظاهراً پدرش حسین است. از نجاشی درباره او نقل شده است که محمد بن حسین بن سعید صائغ کوفی ضعیف است . ولی ابن ندیم او را از فقهای شیعه شمرده است و اگر نبود تضعیف نجاشی، بیان ابن ندیم برای اثبات حسن او سودمند بود.[9]
  • 7- معلی بن خنیس[10]: کوفی گفتند چون اهل عراق بود، مدنی گفتند چون ساکن در مدینه شد، درباره معلی دو قول است:

الف) مدح و تعریف معلی:

صاحب وسائل : معلی بن خنیس را توثیق نموده و تعریف کرده اند.[11]

شیخ طوسی: معلی، مدنی و از خدمتگذاران امام صادق«علیه السلام» بود و آن حضرت او را تعریف می کرد و عادل بوده.[12]

محقق وحید: معلی عادل بوده و با تأمل معلوم می شود آنچه درباره او ابن غضائری انتقاد نموده است خلاف واقع است.[13]

محقق بحرانی در بلغه می گوید: چون روایات مدح او زیاد است به اخبار و روایات او اعتماد می کنیم.[14]

ابن طاووس: معلی از بزرگان وکلاء و نمایندگان مشهور امام صادق«علیه السلام» بود و به همین جهت او را کشتند چون وجوه و اموال را به مردم توسط او خدمت امام«علیه السلام» می فرستادند.[15]

ابن علی : بعد از نقل همه گفتارها و روایات می گوید : و بالجمله الذی یظهر لی انّه من اهل الجنه کما قال السید احمد بن طاووس .[16]

ملامحمد فرزند ملامحسن فیض کاشانی : از آنچه گذشت آشکار شد حکم به ضعف روایت معلی بن خنیس جداً ضعیف است و کلمات کسانی که او را تضعیف نمودند معارض است با گفتار کسانی که بیشتر نیز می باشند در مدح و تعریف او و روایات زیادی در مدح معلی وارد است از ائمه«علیهم السلام» و آنچه درباری بدی او وارد است قابل تأویل می باشد.[17]

علامه نوری: معلی از اولیاء خدا و اهل بهشت بود، وارد به بهشت بعد از شهادتش شد و امام صادق«علیه السلام» او را دوست داشتند، معلی مورد وثوق جلیل القدر و از مخصوصین امام صادق«علیه السلام» بود و رسید به مقام و درجه ولایت اهل بیت«علیهم السلام» .[18]

مامقانی می گوید: معلی بن خنیس مورد وثوق ، جلیل القدر و روایات او صحیح است و او سرّ و راز نگهدار امام صادق«علیه السلام» بود و همین مطلب عقیده شیخ طوسی در کتاب الغیبه و مجلسی اول و محقق وحید و صاحب جامع الرواه و ابن طاووس و محقق بحرانی است. و کلام ابن غضائری در ذم معلی غلط است[19] و در نتایج التنقیح می نویسد: ثقه جلیل علی الاقوی.[20]

تستری: بعد از اتفاق روایات و اخبار در مدح معلی بن خنیس دیگر کلام ابن غضائری و نجاشی مورد توجه نمی باشد و اخباری که در ذم او روایت شده نمی فهماند مگر علاقه زیاد معلی به نشر فضائل اهل بیت«علیهم السلام» . این علاقه سبب ضرر رساندن جباران زمان به او و اذیت امام«علیه السلام» شد و این روایت می فهماند او فقیه کامل نبوده و این دو یعنی علاقه مفرط و فقیه کامل نبودنش موجب ضعف او نمی شود.[21]

تجلیل تبریزی و عرفانیان: معروف نزد امامیه این است که از هر شخصی صفوان یا بزنطی یا محمد بن ابی عمید از او روایت نمایند مورد وثوق می باشد. یکی از کسانی که از او روایت می کنند معلی بن خنیس است.[22] و هکذا در سلسله روات علی بن ابراهیم قرار گرفته که می گوید روایت نمی کنم مگر از ثقه.[23]

ب) اعتبار نداشتن و ذم معلی:

ابن غضائری می گوید: اعتمادی به حدیث معلی بن خنیس ندارم.[24]

نجاشی می گوید: ابوعبدالله معلی بن خنیس خدمتگذار جعفر بن محمد«علیه السلام» از اهل کوفه می باشد . روایات او جداً ضعیف است و نتوان به آنها اعتماد کرد.[25]

درباره شخص ابن الغضائری و اقوال او اختلاف است . بعضی معتبر دانسته اند و بعضی ضعیف.[26]و حضرت آیت الله العظمی خوئی در مقدمه ششم از معجم رجال الحدیث ، 1 ، 114 می نویسد: «آنچه از عبارت گذشته بدست می آید این است که کتابی که به ابن الغضائری نسبت داده شده ثابت نیست، بلکه عده ای جزم به ساختگی بودن آن نموده اند و می گویند بعضی از مخالفین آن را نگاشته و به ابن الغضائری نسبت داده است»[27].

به قول مدرس: در جرح و تعدیل روات ، معروف بوده ، درباره او می گویند کمتر کسی است از ثقاه حدیث که از جرح او (ابن الغضائری) سالم بماند.[28]

علامه نوری می گوید : در این مورد کلام نجاشی معتبر نیست چون ما می دانیم او از احادیث کم اطلاع دارد و جایز نیست دست برداریم از روایت صحیح به گفته نجاشی که دلیل ضعیف بودن روایات معلی را نقل کرده و احتمال می دهیم قبول نداشتنش بجهت گفته بی اهمیت ابن الغضائری باشد.[29]

مرحوم مامقانی می نویسد، ما وقتی اعتماد به گفته علماء رجال می کنیم در ضعیف بودن راوی که روایت معتبر نداشته باشیم ، و ما از روایت عدالت معلی را استفاده نمودیم و آنچه از ادله اقوی باشد همان را قبول خواهیم کرد.[30]

ابی علی در رجال خود می گوید: گفتار ابن غضائری و نجاشی در ضعیف شمردن روایات معلی معارض است با عادل دانستن شیخ طوسی و سید بن طاووس معلی را در روایت.[31]

گفتار فقها و بزرگان درباره نوروز با اشاره به روایت معلی

علامه حلی[32]و شیخ طوسی[33] و فیض کاشانی[34] آقا باقر بهبهانی در شرح فیض می نویسد: دلیل بر استحباب غسل روز نوروز روایت معلی بن خنیس است از امام صادق«علیه السلام» درباره نوروز و آن روز تحویل خورشید به برج حمل است و اول سال ایرانیان است[35].

شیخ محمد حسن صاحب جواهر می نویسد: استحباب غسل نوروز را فقهاء انکار نمی نمایند و جائی برای مناقشه درباره روایت معلی بن خنیس نمی ماند و معارض آن روایت مناقب از حضرت موسی بن جعفر«علیه السلام» نیست ، و چون احتمال دارد آن حضرت از باب تقیه فرموده باشند و ممکن است آن روزی را که منصور خلیفه عباسی می خواست عید نوروز بگیرد مطابق با واقع نبوده [36].

مرحوم نراقی در مستند می نویسند: از غسلهای مستحب غسل روز نوروز است و صاحبان مصباح الفلاح وجامع الفقه و منتهی و قواعد در کتاب های خود نوشته اند به دلیل خبر معلی بن خنیس.[37]

سید اسماعیل نوری در شرح نجاه العباد دلیل صاحب جواهر را روایت معلی بن خنیس نوشته .[38]

شیخ انصاری در کتاب طهارت در مقصد رابع در اغسال مندوبه می فرماید: از غسلهای مستحبی غسل روز نوروز است ، همانگونه که از مصباح و جامع نقل شده است و این غسل همانگونه که نقل شده است بین متأخرین مشهور است و مستند مشهور روایت معلی بن خنیس است و خبری که از کتاب مناقب نقل شده است با این خبر نمی تواند معارضه نماید.[39]

علامه بزرگ حاج آقا رضا همدانی در اغسال مندوبه می فرمایند: از عده ای از اصحاب ما تصریح شده است به استحباب غسل نوروز، بلکه مشهور بین متأخرین همین است و مستند در این باره روایت معلی بن خنیس است از حضرت امام صادق«علیه السلام» ... [40].

طبق سؤالی که از آقای مرحوم آیت الله العظمی محمدحسین آل کاشف الغطاء (از مراجع نجف الاشرف) در مورد نوروز شده ، ایشان بصورت ذیل جواب فرمودند:

جواب این سؤال را از ما مکرر نموده اند و ما هم جواب های مختصر و مفصل دادیم و یک جواب مفصلی در مجله عدل اسلامی شیخ محمد رضا کتبی نشر کرده و در اینجا ملخص آن را ذکر می کنیم، اما حدیث معلی بن خنیس اگرچه صحیح به اصطلاح متأخرین نیست ولی معتبر است چون که بزرگانی مثل شیخ طوسی و امثال او در جمله مؤلفاتشان ذکر نمودند بطور اعتماد و استناد مضافاً بر اینکه معلی بن خنیس را جمله از علما توثیق نمودند و اما خبر منصور با موسی بن جعفر«علیه السلام» پس معارضه نیست چونکه موهون است از حیث سند و متن و صدور و جهت صدور گنجایش بیان آنها در اینجا نیست... [41].

طبق سؤالی که از آقای مرحوم آیت الله العظمی آسید جمال گلپایگانی (از مراجع نجف) درباره نوروز و روایت معلی شده بود ایشان در جواب فرمودند:

در موضوع نوروز یا نیروز اخبار زیادی در السماء و العالم بحار وارد شده ، پس اشکالی در اصلش نیست ولو اختلاف در تعیین روز شده که مشهور و معروف روز انتقال خورشید به برج حمل است . اما حکم آن و اعمالی که در آن وارد شده است، مستندش روایت معلی بن خنیس است و معلی بن خنیس را اگرچه بعضی از اهل رجال قدح کرده اند ولکن مختار آن است که موثق است به شهادت اخباری که از حضرت صادق«علیه السلام» وارد شده در مدح و تعریف ایشان. مضافاً بر اینکه روایت او در این باب معمول به بوده که بنا بر فرض ضعیف بودن معلی ، ضعفش به عمل اصحاب منجبر است . پس احتیاج به اخبار من بلغ و ادله تسامح در سنن نیست. اما خبری که از حضرت موسی بن جعفر«علیه السلام» وارد شده معارض با روایت معلی نیست و دلالت بر عدم شرافت و فضیلت این روز نمی کند و فقط در مقام نفی عید بودن است . پس شرافت و فضیلت و اعمال وارده در این روز بلامعارض است.[42]

و اما جواب مرحوم آیت الله آقای سید محمدتقی خوانساری (از مراجع قم) از سؤال در مورد نوروز به شرح ذیل می باشد:

ظاهراً عید گرفتن آن با قطع نظر از اخبار من بلغ مستحب شرعی است و کافی است در اثبات آن خبر معلی بن خنیس که متلقی به قبول در نزد بزرگان اصحاب مثلاً شیخ طوسی ، و یحیی بن سعید و علامه و شهید رضوان الله علیهم می باشد، بلکه مثل صاحب جواهر با آن تبحر می فرماید: «لم اعثر علی مخالف فیه» و اما معارضه با روایت مناقب از حکایت منصور و حضرت موسی بن جعفر وجهی ندارد که هرچه خبر در اعتبار و صحت بالاتر رود به اعراض اصحاب موهون تر می شود . گذشته از اینکه بر فرض که واجد مقام حجیت هم باشد محمول بر تقیه می شود به شهادت همان فقره که در روایت معلی است «انه من ایامنا حفظه العجم وضیعتموه» . و خصوصاً با تصریح به اینکه نصب خلافت حضرت امیر«علیه السلام» در غدیر خم در این روز شده و حضرت حجه (عجل الله تعالی فرجه) در این روز ظهور خواهد فرمود...[43]

 

منابع و مآخذ

1- سید عبدالرضا حسینی شهرستانی ،  نوروز در اسلام ، علمی ، فقهی ، استدلالی ، مترجم: علی کاظمی ، اعلمی تهران، مهر قم ، 1354 (شماره کتاب در کتابخانه بزرگ آیت الله مرعشی نجفی قم: 1/903)

2- سید محمد علی میلانی ابن سید محمدهادی میلانی ،  نوروز ، خراسان ، مشهد مقدس (شماره کتاب در کتابخانه بزرگ آیت الله مرعشی نجفی قم : 252/1134)

3- سیدهاشم نجفی یزدی ابن المرحوم سید عبدالحی الطباطبایی،  (رساله ) نوروزیه نجفی ، جمادی الاولی سنه 1371 ، چاپخانه شرکت پاینده ، یزد (شماره کتاب در کتابخانه بزرگ آیت الله مرعشی نجفی قم : 75/1034)

4- مرکز المعجم الفقهی ، النوروز فی مصادر الحدیث و الفقه ، دارالقرآن الکریم، چاپخانه شرف، لیتوگرافی کرمانی

 

 

 

 


[1]  . همان ، 52

[2]  . فهرست منتجب الدین قمی،ص12، سطر23، به نقل از کتاب نوروز در اسلام.

[3]  . عمده الطالب ، 174، به نقل از کتاب نوروز در اسلام.

[4]  . رجال شیخ طوسی به نقل از کتاب نوروز در اسلام.

[5]  . روضات ، 114، به نقل از کتاب نوروز در اسلام.

[6]  . روضات ، 143، به نقل از کتاب نوروز در اسلام.

[7]  . رجال مامقانی، 2 ، 271، به نقل از کتاب نوروز در اسلام.

[8]  . امل الآمل شیخ حر عاملی ، به نقل از کتاب نوروز در اسلام.

[9]  . تنقیح المقال مامقانی، به نقل از کتاب نوروز در اسلام.

[10]  . شرح حال او در کتاب فهرست شیخ ، 334 . رجال شیخ،310 . اختیار معرفه الرجال و رجال برقی ، ص516، شماره490. جامع الرواه ، 2، 247 . خاتمه مستدرک الوسائل مرحوم نوری فائده خامسه، ص681تا688. تنقیح المقال مامقانی ،3 ،230 . قاموس الرجال ،9 ، 56 . معجم الثقات و ترتیب الطبقات به نقل زا کتاب نوروز(میلانی).

[11]  . خاتمه وسائل، فائده سابعه،559 ، به نقل از کتاب نوروز (میلانی).

[12]  . رجال شیخ، 310، شماره 497 . فهرست شیخ 334، شماره 730. تنقیح المقال مامقانی به نقل از کتاب نوروز (میلانی).

[13]  . تنقیح المقال مامقانی ، 3 ، 230 ، به نقل از کتاب نوروز (میلانی).

[14]  . تنقیح المقال مامقانی ، 3 ، 230 ، به نقل از کتاب نوروز (میلانی).

[15]  . تنقیح المقال مامقانی ، 3 ، 230 ، به نقل از کتاب نوروز (میلانی).

[16]  . رجال محمد بن اسماعیل المدعو بابی علی، ص36 ، به نقل از نوروز (میلانی).

[17]  . نضدالایضاح، 334، ذیل فهرست شیخ به نقل از نوروز (میلانی).

[18]  . خاتمه مستدرک الوسائل، فائده خامسه ،684، به نقل از نوروز (میلانی).

[19]  . تنقیح المقال علامه مامقانی،3 ، 230، به نقل از نوروز (میلانی)

[20]  . نتایج التنقیح ، 152، به نقل از نوروز (میلانی)

[21]  . قاموس الرجال، 9، 56الی64، به نقل از نوروز (میلانی)

[22]  . معجم الثقاه و ترتیب الطبقات شیخ ابوطالب تجلیل تبریزی،151 و 186، شماره 275 و مشایخ الثقاه  عرفانیان ، 201و262 ، به نقل از نوروز (میلانی).

[23]  . معجم الثقاه ، 214 و 223، شماره 214، به نقل از نوروز (میلانی).

[24]  . تنقیح المقال ،3 ، 230 ، به نقل از کتاب نوروز (میلانی).

[25]  . رجال نجاشی، طبع مرکز نشر کتاب ، چاپخانه مصطفوی، تهران ، به نقل از نوروز (میلانی).

[26]  . سماء المقال فی تحقیق علم الرجال، 1 ، 2 الی 22، به نقل از نوروز (میلانی)

[27]  . نوروز میلانی ، 27.

[28]  . ریحانه الادب ، 8 ، 133، به نقل از نوروز( میلانی).

[29]  . خاتمه مستدرک الوسائل نوری، فائده خامسه ، 3 ، 686، به نقل از نوروز (میلانی).

[30]  . تنقیح المقال، 3 ، 30 ، به نقل از نوروز (میلانی).

[31]  . رجال ابی علی ، 304 ، به نقل از نوروز (میلانی).

[32]  . منتهی علامه ، 1300، به نقل از نوروز (میلانی).

[33]  . بحار الانوار ، 14، 212 ، به نقل از نوروز میلانی ، 36.

[34]  . مفاتیح فیض ، 305، به نقل از نوروز (میلانی).

[35]  . شرح مفاتیح ، 305، به نقل از نوروز (میلانی)، 36.

[36]  . جواهر ، 1، فی الاغتسال المسنونه و اما غسل یوم النوروز الخ ، به نقل از نوروز میلانی ، 37.

[37]  . مستند نراقی ، 1، باب الاغسال المسنونه ، به نقل از نوروز میلانی ، 37.

[38]  . وسیله المعاد فی شرح نجاه العباد، 2 ، 698، به نقل از نوروز میلانی ، 37 .

[39]  . طهارت شیخ ، مقصد رابع، 308، به نقل از نوروز در اسلام، علمی ، فقهی ، استدلالی ، 95.

[40]  . نوروز در اسلام ، علمی ، فقهی ، استدلالی، 96.

[41]  . (رساله) نوروزیه نجفی ، 45.

[42]  . (رساله) نوروزیه نجفی ، 46.

[43]  . (رساله) نوروزیه نجفی، 43.

 



لیست کل یادداشت های این وبلاگ