بسمه تعالی
عنوان: معاویه
موضوع: فضاسازی معاویه در شام علیه امام علی(علیه السلام)
محمد حسین انتصاری
-تشنجآفرینی أ) تشنجآفرینی فکری: معاویه پس از پیشبینی قتل عثمان (نیاز به توضیح نیست) و خلافت امام علی (علیه السلام) چند روز منتظر حرکت امام علیه او ماند و پس از شنیدن فرمان عزلش در شام خطبه خواند و علی (علیه السلام) را مسئول مستقیم قتل خلیفه و محرک و پناهدهندة قاتلین او معرفی کرد و از طرفی خود را که مسبب اصلی این قتل بود به عنوان خونخواه عثمان مطرح کرد. با این شرایط چه عکسالعملی از مردم شام انتظار میرفت؟ ب) تشنجآفرینی نظامی: معاویه هم در قلمرو خود و هم در قلمرو امام علی (علیه السلام) امنیت اجتماعی را سلب کرد که طبعاً مردم نگران میشوند که این نگرانی به مراتب از درجه تلقینپذیری بالاتری برخوردار است و همه این آشوبها را به گردن خلافت امام انداخت. 3- اسطورهسازی أ) اسطوره پیشوا: در بین خلفا عثمان چون در سالهای اول خلافتش از دارایی خود گشاده دستی و مردمداری میکرد نسبت به دیگر خلفا از محبوبیت بیشتری برخوردار بود. معاویه از این فرصت استفاده کرده ضمن بیان کرامات و احادیثی سعی در اسطورهسازی میکند. ازجمله احادیثی که معاویه در شأن عثمان ذکر میکند این بود: ب) اسطوره شام: تبلیغات فعال: 1- تبلیغات تثبیتی معاویه: الف: ثروت و مالاندوزی: که معاویه با شیوه تطمیع و بکارگیری پول موفق به جذب مخالفین میکرد. مثلاً روزی معاویه مجلسی ترتیب داد و گفت: چه کسی 3 بیت از شاعری عرب برایم میخواند که هر بیت آن مستقلاً و بینیاز از ابیات بعدی معنایی را افاده کند. تا اینکه عبداللهبنزبیر وارد شد و خواند و پس از تائید معاویه 300000 درهم به او با شرط عبداللهبنزبیر به او داد.[8] با مطالعة بیشتر بر این نکته ما را واقف میکند که معاویه به خوبی توانسته بود اطرافیان خود را تطمیع کند و حداکثر استفاده را ببرد تا آنجا که پدر در مقابل پسر قرار گرفته بود، در حالی که پدر اعتراف داشت که در صف دنیا خواهان میجنگد و از آخرت رویگردان است.... مثلاً در جنگ صفین پس از تحریک مالک اشتر، اثال بن حجل برای جنگ تن به تن بیرون آمد از لشکر عراق و از لشکر معاویه هم معاویه حجل را فراخواند و او را به مبارزه فرستاد. اثال ضربه به حجل فرود آورد و نسبت خود را در رجز خواند، پس فهمیدند که پدر و پسرند، .... (وقعه الصفین، ص 442) ب: مقام: تطمیع طلحه و زبیر که 33 سال پیش در احد در کنار علی (علیه السلام) و پیش روی پیامبر (ص) تا سر حد شهادت شمشیر زده بودند به خاطر امارت بصره و کوفه به روی علی (علیه السلام) شمشیر کشیدند، از این موارد است. و همچنین دعوت دیگر شخصیتها، از جمله عبدالله و عبیداللهبنعمر که عبدالله نپذیرفت و عبیدالله پذیرفت و به عنوان پسر خلیفة دوم تأثیر فراوانی در استحکام حکومت معاویه داشت، و همچنین جذب عمروبنعاص و وعدههایی که به او داد. 2- تحریک احساسات مذهبی: در اولین مرحله معاویه سعی در ساختن اسطورهای مذهبی و مدافع ارزشهای دینی از خود کرد و در این سیر از زبان پیامبر (ص) احادیثی نقل کرد: جبرئیل بر پیامبر نازل شد در حالی که قلمی طلایی به همراه داشت، پس گفت: خداوند به تو سلام میرساند و میگوید این هدیهای است از من به معاویه، او را بگو با آن بنویسد[9]. رسول خدا (ص) تیری از تیردان بیرون آورد و به معاویه داد، و فرمود: در بهشت آن را به من پس بده[10]. 3- تحریک احساسات قبیلهای: برتری دادن عرب بر عجم، قریش بر سایر قبایل مهاجرین بر غیر مهاجرین که در زمان عمر رواج یافت در زمان معاویه تشدید شد. 4- تحریک احساسات حقجویانه: نامه معاویه به مردم مصر: .... ای مردم دیدید کردار عثمان بنعفان را و دیدید سیرهاش و صلح و دوستیاش و عدلش را و کوششهایی را که در جهت محکم کردن مرزهای اسلام کرد و دیدید چگونه حقوق مردم را میپرداخت و به مظلوم انصاف میداد و دوستدار ضعیف بود تا اینکه بر او حمله بردند و ظالمان بر او شوریدند و او را در حالی که مسلمانی تشنه و روزهدار بود و ریختن خونش حرام، کشتند، کسی را کشتند که خونی از ایشان نریخته بود و شمشیر و شلاقی برایشان وارد نیاورده بود...[11] و در نامهای دیگر به بصره: ای مسلمانان شما را به طلب خون او فرا میخوانم و به جنگ با قاتلینش دعوت میکنم که همانا ما و شما بر سبیل هدایت هستیم[12]. 5- تلقین وجهه از نمونه این تلقینات: تلقین به سعدبنابی وقاص بود که نه در بیعت با علی شرکت داشت و نه از خونخواهی عثمان دم میزد و یکی از شورای 6 نفره عمر و منتقد بود. و دیگر نفرات که معاویه علاقه زیادی به همکاری او داشت محمدبنمسلمه بود که فردی نامدار در جامعه بود. چنین نوشت: اما بعد، من در حالی این نامه را به تو مینویسم که امیدی به همکاریات ندارم ولی خواستم نعمتی را که از آن خارج شدی و شکی را که به سویش روی آوردی به تو یادآوری کنم. همانا تو قهرمان انصار و یاور مهاجرینی. به رسول خدا (ص) وعدهای دادی که از قتال نمازگزاران بازت داشت، اما آیا بر تو نبود که نمازگزاران را از نبرد با یکدیگر بازداری؟...[13] 1) تبلیغات تخریبی معاویه: الف) تحریک احساسات مذهبی: بازگو کردن مسئله قتل عثمان و اینکه علی قاتل عثمان است و ثانیاً به قاتلین عثمان به ناحق پناه داده. علی قصد جان پیامبر را داشت. علی کشنده عمار است. با آن شرح و تفصیل. نماز نکردن امام علی (علیه السلام) نتیجة این نسبتهای ناروا به علی (علیه السلام) این بود که معاویه توانست آن حضرت را خارج از دین معرفی کند و بگوید: خدایا: ابوتراب از دین تو برگشته و راه تو را مسدود ساخت، اینک او را از رحمت خود دور ساز و عذاب دردناک به او برسان. و این خود بهانهای بود دردست معاویه که آن حضرت را لعن کرده و دستور لعن او را بر منابر صادر کند تا به قول خودش کودکان با این عقیده بزرگ شوند و جوانان پیر گردند. ب) تحریک عواطف برخورد امام با عقیل (نزدیک کردن میلة داغ به بدن عقیل) را بهانهای قرار داد تا عواطف مردم را بر ضد ایشان برانگیزد. او در شام منبر رفت و خطبهای خواند که: ای مردم شام، راجع به مردی که با برادر خویش نیز به نیکی رفتار نکرد، چه گمان دارید؟[14] نتیجة این پیام معاویه، سوءاستفادههای مالی عدهای از کارگزاران علی (علیه السلام) و پناهندگیشان به معاویه بود. از جمله: مصقلةبنهبیره که 300 هزار درهم بدهکار به بیتالمال بود و به معاویه پناه برد و همچنین یزید بنحجیه عامل امام (علیه السلام) در ری.... و دیگری که 100 هزار درهم از بیتالمال را مهریه زنش قرار داد و به معاویه پناهنده شد. ج) حمله به خصوصیات دشمن معاویه علی(علیه السلام) را شوخ مزاح و بوالهوس معرفی میکند.امام در پاسخ میفرماید: شگفتا از پسر نابغه، در میان اهل شام شایع نموده که من شوخ و مزاحم و هرزهدرا و بولهوس، چه ناروا سخنی که در این سخنش خود گناهکار است. بدترین سخن گفتار دروغ است، او در گفتارش دروغگو است و در وعدهاش تخلف مینماید. به خدا قسم یاد مرگ مرا از هرزهگرایی و بازیگری بازداشته ولی فراموش از امر آخرت او را به گفتار حق باز میدارد.[15] بدگویی از امام به هر نحو ممکن صورت میگیرد به طوری که مغیرة بن شعبه تصریح میکند، تکلیف عاملان معاویه حتی پس از پیروی او بود مغیرة این دستور را از همان ابتدای انتصابش دریافت کرده بود. وقتی معاویه در جمادی سال 51 مغیرة را ولایت داد وی را پیش خواند و حمد خدا گفت و ثنای او کرد، آنگاه گفت: میخواستم خیلی چیزها به تو سفارش کنم اما به اعتماد آنکه میدانی رضایت من به چیست و حکومتم چه میخواهد و صلاح رعیتم به چیست، از آن چشم میپوشم، ولی یک کار را سفارش میکنم، از ناسزا گفتن علی و مذمت و نیز از رحمت فرستادن بر عثمان و آمرزش خواستن برای او وانمان. یاران علی را عیبگوی و دور کن و سخنشان را مشنو، پیروان عثمان را ستایش گوی و تقرب ده و سخنانشان را بشنو[16]. د) بزرگنمایی جریانهای مخالف با علی (علیه السلام) خوارج که از عمدهترین جریانهای مخالف علی (علیه السلام) را توسط تحریک عوامل حضرت آنقدر بزرگ کردند تا غولی شود و خطر بزرگی را از جانب آنها احساس کنند. این عامل کسی جز اشعثبنقیس کندی نبود که فردی منافق بود و مردم و یاران را متوجه خوارج کرد و از جنگ با معاویه منصرف ساخت. بعد از جنگ با خوارج به بهانه تجدید قوا و سلاح مردم را برخلاف رأی امام مجبور به بازگشت به کوفه میکنند تا 7 نفر کشته شده را جبران کند. او به امام اینطور گفت: ای امیرمؤمنان، تیرهایمان تمام شد و شمشیرهایمان کند شد و از این بهانهها... علی(علیه السلام) با اکراه سپاه را به نخیله در نزدیکی کوفه باز آورد تا مجدداً تجهیز شوند و به ایشان فرمان داد تا در اردوگاه بمانند و کمتر پیش زنان و فرزندان خود روند تا سوی دشمن حرکت کنند. اما سپاه اندک اندک از اردوگاه خارج شدند و وارد کوفه شدند و پس از چند روزی جز تعدادی از سران قوم نماندند و از آن پس هر قدر که امام (علیه السلام) آنان را تحریض به قتال کرد کارگر نیافتاد، و امام موفق به حرکت به سوی معاویه نشد تا اینکه به شهادت رسید، با این کار اشعث یک فرصت به معاویه داده شد وحرکت سپاه امام را منحرف کرد. 1) علیرضا عسگری، سیاست تبلیغاتی معاویه در مقابله با حضرت علی، تهران: مرکز چاپ و نظر سازمان تبلیغات اسلامی، 1373ه.ق [1] .وقعه صفین، ص 296. [2] .وقعه الصفین، ص 81. [3] البدایه و النهایه، ج7، ص 212 [4] .احسن التقاسیم فی معرفه الاقالیم،ص31. [5] .تاریخ مدینه دمشق، ج1،ص 31. [6] .همان. ص 69. [7] .همان، ص 143. [8] .تاریخ الخلفاء، ص 202. [9] .تاریخ مدینه دمشق، ج16،ص679. [10] .همان،ج16،ص 691. [11] .الغارات، ج2،ص373. [12] .همان، ج2،ص 373. [13] . وقعه الصفین، ص 76. [14] .شرح نهجالبلاغه ابنابیالحدید، ج1،ص 172. [15] .الغدیر(ترجمه فارسی) ج3، ص 234. [16] .تاریخ طبری، ج7، ص 2748.
معاویه ابتدا امنیت شام را به طور کامل سلب کرد، و از طرفی خطر درگیری نظامی با امام (علیه السلام) را کاملاً نزدیک احساس میکرد برای مردم شام خطیبه خواند و گفت:... آگاه باشید ای اهل شام، همانا فردا با اهل عراق ملاقات خواهید کرد، پس آنگاه به خاطر یکی از این 3 امر بجنگید: یا مردمی باشید که در راه کسب رضایت حق، با قومی که بر شما طغیان کردهاند و از سرزمینشان بلند شدهاند و راه افتادهاند تا اینکه در قلب سرزمین شما فرود آمدهاند بجنگید یا مردمی باشید که در طلب خون خلیفه مظلوم و داماد پیامبرشان (ص) هستند و یا مردمی باشید که از زنان و فرزندانشان دفاع میکنند[1].
نیمروزی داغ بود که رسول خدا (ص) را دیدم که میفرمود: فتنهای در پیش خواهد بود، پس در این حال مردی که نقاب داشت بر ما گذشت، پیامبر (ص) ادامه داد: در آن روز این مرد بر هدایت است. پس بلند شدم و شانههایش را گرفتم و پوشش ازسرش برگرفتم که ناگاه عثمان را دیدم، از پیامبر پرسیدم: آیا مقصودتان همین مرد است یا رسول الله؟ ایشان فرمود: بله، مقصودم همین است[2].
از جمله احادیثی که در فضل عثمان در شام نقل میشد:
«جنازهای را آوردند که رسول خدا (ص) بر او نماز بگذارد، ولی آن حضرت بر او نماز نخواند، پرسیدند ای رسول خدا، تا کنون سابقه نداشته است از نماز کردن بر کسی امتناع کنید، آن حضرت فرمود: این مرد عثمان را دشمن میداشت، پس خدا نیز او را دشمن داشت»[3]
با ترویج احادیثی به نقل از رسول خدا (ص) در مدح شام و شامیان، در دل این مردم اسطورهای از سرزمینشان ساخت تا در مراحل بعدی، با در خطر نشان دادن سرزمین شام زمینة تحریکپذیری ایجاد شده در ایشان را به فعلیت رسانیده، آنها را به رفتار دفاعی وادار و با همسو جلوه دادن خود با آرمان نهفته در این اسطوره از پشتیبانی این گروه عظیم و مطیع و ناآگاه و مضطرب برخوردار شود.
از جمله احادیث:
1-خداوند میگوید: ای شام، دو دست من بر سر توست، ای شام تو سرزمین برگزیده من هستی که بهترین بندگانم بر تو وارد میشوند و تو شلاق عذاب و نقمت من هستی[4].
زمانی که فتنهها روی آورند، پایگاه ایمان در شام است.[5]
خیر 10 قسمت است، 9 قسمت آن در شام و یک قسمت آن در سایر بلاد است و شر نیز 10 قسمت است که یک قسمت آن در شام و نه قسمت آن در سایر سرزمینهاست.[6]
خلافت من در مدینه و پادشاهیام در شام است[7]منابع:
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
لینک های درباره دلالت الفاظ و وضع
بررسی اشکالات وارده به کتاب سلیم بن قیس هلالی
بررسی روایات پیرامون نوروز(2)
بررسی روایات پیرامون نوروز(1)
تاریخچه نوروز
جعل حدیث و اهداف آن
شبهه بدون درب بودن خانه های مدینه در صدر اسلام
مفهوم انتظار در لغت، عرف و شرع
فضاسازی معاویه در شام علیه امام علی(علیه السلام)(2)
فضاسازی معاویه در شام علیه امام علی(علیه السلام)(1)
اشک ریختن در فرهنگ شیعه چه جایگاهی دارد؟(2)
اشک ریختن در فرهنگ شیعه چه جایگاهی دارد؟(1)
معاویه و فرقههای زمان خود(2)
معاویه و فرقههای زمان خود(1)
[همه عناوین(29)]