باسمه تعالی
عنوان: معاویه
موضوع: معاویه و فرقههای زمان خود
مجتبی یوسفی
همواره پیدایش یک فرقه، جریان سیاسی یا فکری معلول عواملی است که مهمترین آنها عباتند از:
1)مبارزات حزبی و تعصبات قبیلهای
2)بدفهمی و کجفهمی در شناخت حقائق دینی
3)منع کتاب احادیث نبوی (صلی الله علیه وآله)
4)هموار شدن زمینه برای احبار و رهبانیان
5)برخورد فرهنگی تمدنها
6)اجتهاد در مقابل نص[1]
واضح است که این عوامل مستقل از هم نبوده و هر کدام به گونهای با دیگری در ارتباط است و تغییرات در هر عامل، عوامل دیگر را نیز تحت تأثیر قرار خواهد داد. در اینجا به معرفی اجمالی هر عامل خواهیم پرداخت و بهرهگیری معاویه از هر عامل را بررسی خواهیم کرد.
فصل اول: معاویه و عوامل تفرقه
1) مبارزات حزبی و تعصبات قبیلهای
عرب از دیرباز گرفتار تعصبات قبیلهای بوده است و سالها به خاطر آن به جنگهای خونین تن در داده است. حوادث بین اوس و خزرج نمونة بارز این جنگها است. با ظهور اسلام این تعصبات شکل تازهای به خود گرفت و تبدیل به رقابتهای حزبی-قومی شد. چرائی این مساله به این موضوع برمیگردد که مبانی فکری جامعة اسلامی برحول وحدت استوار بوده و هست و این نقطة مقابل تعصب قومی است.
بنابراین رقابت بر سر تصاحب مناصب و جایگاههای برتر جامعه متحد جای جنگ و خونریزی را
گرفت.
نمونهها: علاوه بر حوادثی که در جنگهایی چون بدر و بنیمصطلق[2] بین مسلمانها رخ داد و با درایت حضرت رسول (صلی الله علیه و آله) ختم به خیر شد بارزترین نمونة این تعصبات و مبارزات حزبی در روز سقیفه رخ داده که نشانگر شکاف عمیق بین انصار، مهاجرین، اوسیان، و خزرجیان بود.
نقش معاویه: معاویه برای تثبیت حکومت و اجرای سیاستهای خود از این عامل کمال بهره را میبرده است؛ بنیامیه از زمان عبد شمس با بنیهاشم دشمنی داشته و معاویه همواره بنیامیه را در این مبارزة قومی تحریک میکرده است. علاوه بر این نمونههائی ذکر میکنیم که تفرقهافکنی معاویه در بین قبائل را نشان دهد.
نمونة 1: «روزی معاویه تعدادی از سران قبائل را به مهمانی دعوت میکند و به هرکدام تنها 100هزار درهم میدهد مگر «حتاتبنیزید». مشاجعی که به او 70 هزار درهم میدهد بعد از اتمام مهمانی حتات متوجه این تفاوت میشود و ناراحت به نزد معاویه برمیگردد و علت را جویا میشود معاویه پاسخ میدهد که آنها همة دین خود را به من فروختهاند و 100 هزار درهم گرفتهاند حتات پاسخ میدهد دین مرا نیز بخر و باقی پول را بده.[3]
از نمونة فوق دو نکته برمیآید: 1) معاویه برای پیشبرد اهداف خویش رشوه میداده و سران قبائل را میخرید.
2) همآره حس مبارزه و تعصب را بین قبائل برمیانگیخت.
نمونة 2) «حضرت امیر (علیه السلام) بعد از خلافت «اشعث بن قیس» را از ریاست کندة برکنار ساخت و «حسان بن مخدوج» را به جای وی گذاشت و این کار باعث ناراحتی اشعث شد. از طرفی نیز حسان مربوط به قبیلة ربیعه و اشعث مربوط به قبیلة کندة بوده است.
معاویه به مالک بن هبیره دستور داد تا شعری بسازد و در آن اشعث را برحسان برتری دهد تا علاوه بر ناپسند نشان دادن سروری حسان حمیّت قومی و قبیلهای را برانگیزاند.[4]
نمونة 3) معاویه همواره به عمال خود دستور میداد شعر و به خصوص اشعار جاهلی را در میان مردم رواج دهند و چنان که میدانیم بارزترین خصوصیت اشعار جاهلی مبارزههای قومی و قبیلهای و توصیف جنگآوری و زبونی قبیلة دیگر است.
«مبرد در کتاب کامل آورده که: معاویهبنأبیسفیان اموی گفت: باید شعر بزرگترین کوشش و بیشترین ادبیات شما باشد که آثار پیشینیان شما و مواضع ارشاد راهیابی شما در آن نهفته است. همانا من در روز هزیمت (گریز از جنگ) تصمیم بر فرار گرفتم و چیزی مرا باز نگرداند جز سخن ابااطنابة انصاری (منظورش شعری از ابااطناب است در تحریک احساسات و غیرت)[5].
2)بدفهمی و کجفهمی حقائق دینی
این مورد نتیجة مستقیم فتنه در جامعه است. حضرت امیر (علیه السلام) در این مورد میفرمایند: « إنّ الفتن إذا أقبلت شبّهت و إذا أدبرت نبّهت»[6] بنابراین خصوصیت بارز فتنه پوشاندن حق و حقائق است.
عامل دیگری که باعث بدفهمی و کجفهمی میشود اجتهاد در مقابل نص است. بارزترین نمونه این مورد خوارج هستند که با درک ناصحیح آیة «ان الحکم إلا لله» باعث پیدایش حوادث ناگوار سال 37 هجری شدند.
اما معاویه:
به کلامی از حضرت امیر توجه فرمائید:
« هان که بیمناکترین فتنهها بر شما از نظر من فتنة بنیامیه است که آن فتنة کور و تاریکی است که دامنة آن فراگیر و همگانی و گرفتاری آن ویژه افراد خاصی است (شیعیان) بلای آن به کسی رسد که بینا و آگاه باشد و به هر که کور ناآگاه باشد راه پیدا نکند. به خدا پس از من بنیامیه را زمامداران بدی خواهید یافت مانند شتر پیر و چموشی که با دهانش گاز میگیرد و با دستش بکوبد و با پایش لگد زند و از دوشیدن شیرش جلوگیری کند و اینان پیوسته به دنبال شما باشند تا کسی از شما را باقی نگذارند مگر اینکه به حال آنان سودمند باشید.» [7]
معاویه همچنین از سیاست جعل حدیث برای القاء باطل استفاده میکرد که انشاءالله در بخش بعدی ذکر خواهد شد.
نمونه: معاویه در جریان کشته شدن عثمان دخالت مستقیم داشته که جریان آن در کتابهایی چون حماسة حسینی جلد 3 و دیگر کتابها ذکر شده، وی در خانة عثمان جاسوسهایی داشته است همچنین از خواهر خود «ام حبیبه» استفاده مینموده. او پس از قتل عثمان پیراهن خونی وی به همراه انگشتان بریدة زن عثمان و چند موی ریش او را به نزد معاویه فرستاد. معاویه تا مدتها پیراهن را به منبر خویش آویزان کرده بود و از مردم اشک میگرفت این جریانسازی باعث شد که معاویه مردم را تحریک به خونخواهی عثمان کند و حقیقت را دقیقاً وارونه نشان دهد.[8]
3) منع کتابت احادیث نبوی (صلی الله علیه و آله) و جعل کردن احادیث
خلیفة دوم با صدور دستور منع کتابت، جریان خطرناکی را پایهگذاری کرد که نتیجهاش ایجاد فرقههای مختلف فقهی و کلامی شد.
وی برای پیشبرد اهداف خود سد بزرگ احادیث و سیرة نبوی را از میان برداشت و با تصفیة شخصیتها نقل از آنها را نیز غیرممکن نمود.
این شیوه در دورة معاویه نیز پا برجا بود، علاوه برآن سیاست جدید جعل حدیث به آن اضافه شد.
اهداف وی: 1) از بین بردن اسلام و پیامبر (صلی الله علیه و آله) 2) از بین بردن فضائل امیرالمومنین (علیه السلام) 3)برتری دادن خود 4) جلوگیری از آشکاری حقائق دین
معاویه در این زمینه علاوه بر اینکه خود جعل حدیث مینمود [چرا که خود را صحابی پیامبر (صلّی الله علیه و آله) میدانست]، از کسانی چون عمرو عاص، ابوهریره، سمرةبنجندب، عروةبنزبیر و ... استفاده میکرد.
نمونة 1) ابوهریره به نقل از پیامبر (صلی الله علیه و آله): شنیدم که پیامبر فرمود: «امینان نزد خداوند 3 نفراند:من، جبرئیل و معاویه»[9]
نمونة 2) ابوهریره در سال جماعت (سال صلح امام حسن (علیه السلام) با معاویه) با معاویه به عراق آمد و در مسجد کوفه چنین گفت:
«ای مردم عراق آیا تصور میکنید که ممکن است من بر خدا و رسول او دروغ ببندم و خویشتن را در آتش افکنم؟ به خدا سوگند که شنیدم پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله) میفرمود: (برای هر پیامبری حرمی است و حرم من مدینه است میان عیر تا ثور و هرکس در آن کار تازه و بدعت پدید آورد لعنت خدا و فرشتگان و همة مردم بر او باد) و خدا را گواهی میگیرم که علی در آن بدعت نهاد.[10]
توجه: معاویه پس از اطلاع از این واقعه، ابو هریره را پاداش داد و او را والی مدینه کرد.
نمونة 3) عمروعاص: از پیامبر (صلی الله علیه و آله) شنیدم که فرمود: «همانا خاندان ابوطالب اولیای من نیستند، همانا اولیاء من خدا و مومنان صالح هستند»[11] در این زمینه احادیث جعلی فراوان است. برای اطلاع به شرح ابنأبیالحدید جلد دوم مراجعه نمائید.
4) هموار شدن زمینه برای احبار و رهبانیان
با گسترش دامنة فتوحات اسلام در زمان خلفائ و تصرف سرزمینهای شمالی چون دمشق، فلسطین، یهودیان و مسیحیان زیادی به اسلام گرویدند که در میان آنها عالمانی نیز دیده میشد مانند کعل احبار
تأویل به رأیهایی که توسط این عالمان انجام میشد کمکم باعث ایجاد فرقههایی چون مجسّمه گردید.
برای اطلاع بیشتر ر.ک. کتب ملل و نحل همچون «بحوث فی الملل و النحل» جعفر سبحانی
5) برخورد فرهنگی تمدنها
معاویه همواره از زمان ابتدای حکومت خود بر شام [وی در زمان خلیفة دوم به حکومت دمشق نصب شد و در زمان عثمان به قلمرو او افزوده شد] ارتباط زیادی با دربار روم داشته است. این رابطه بازگشت به اجداد وی میکند که به شام تبعید شده بودند [جریان نزاع امیه با هاشم و تبعید امیه به شام][12].
این رابطه به قدری شدید بوده است که یزید مشاوری رومی داشته، همچنین آموزگار یزید شخصی با پیشینه و تفکرات رومی بوده است.
این مسائل نشان میدهدکه سیاست غربگرایی در حکومت معاویه موج میزده است. همچنین مدارکی در دست است که نشان میدهد معاویه به امپراطوری روم باج میداده است تا با خیال راحت با حکومت اسلامی علی (علیه السلام) جنگ کند.[13]
6) اجتهاد در مقابل نص
پایهگذار این تفکر خلیفة اول بوده است. بارزترین این نمونهها همان مسالة خلافت است که با وجود نص صریح حضرت رسول (صلی الله علیه و آله) داستان سقیفه را پیریزی نمود و خود را بر کرسی خلافت نشاند.
نمونة دیگر اینکه: در جریان کشتار خالدبنولید در سرزمین (بطاح) و کشتن مالکبننویره و زنا با همسر او. ابوبکر بعد از اطلاع از واقعه گفت «اجتهد فأخطا»[14]. و این جزو مسلمات است که حکم زانی چیست و کسی که اسیر را بکشد آن هم اسیر مسلمان را چه عاقبتی دارد.
عمر و عثمان نیز پا جای پای خلیفة اول گذاشتند اما معاویه در این زمینه نمونهای برای او ذکر خواهیم کرد:
نمونه: معاویه در جواب کسانی که به جانشین یزید اعتراض میکردند اینگونه پاسخ میداد که: «... این شیوههای مختلف [چگونگی نصب خلفای پیشین] برای این بود که مصالح مسلمین حفظ شود. من نیز برای حفظ مصالح مسلمین چنین صلاح میبینم که مانند ابوبکر عمل کنم و یزید را به جانشینی خود نصب کنم تا از بروز اختلافهای بعدی جلوگیری شود»[15].
با این توضیحات اجمالی به سراغ فرقههای زمان معاویه میرویم و به بررسی تعدادی از آنها میپردازیم.
[1] . ملل ونحل- جعفر سبحانی- جلد 1- ص 47.
[2] . ر.ک. فروغ ابدیت ج1- ص514و ج2-ص 167
[3] .نقش عایشه در تاریخ اسلام. علامه مرتضی عسگری-ج3- ص 148.
[4] . ترجمة « وقعة الصفین» نصربن مزاحم منقدی- کریم زمانی ص 90.
[5] . حماسة حسینی- شهید مرتضی مطهری-ج 3 ص 77. ذیل بحث سیاست اموی
[6] -خطبة 93.
[7] «ألا و إنّ اخوف الفتن عندی علیکم فتنه بنیامیه فإنّها فتنه عمیاء مظلمه عمّت خطّتها و خصّت بلیّتها و أصاب البلاء من أبصرفیها و اخطأ البلاء من عمی عنها...».. همان.
[8] . حماسة حسینی -ج3- ص 23.
[9] « الأمناء عندالله ثلاثة: أنا و جبرئیل و معاویه ». گزیدة جامع الغدیر ص 469.
[10] . ترجمة شرح ابن أبیالحدید ج 2 ص 230
[11] . همان.
[12] . ر.ک. فرازهایی از تاریخ پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله)- جعفر سبحانی ص 40.
[13] .بررسی و تحقیق پیرامون نهضت حسینی- سید علی فرحی- ص 135.
[14] . اجتهاد در مقابل نص- علامه شرفالدین - ترجمة علی دوافی ص 141.
[15] . بررسی و تحقیق پیرامون نهضت حسینی- سید علی فرحی ص 76.
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
لینک های درباره دلالت الفاظ و وضع
بررسی اشکالات وارده به کتاب سلیم بن قیس هلالی
بررسی روایات پیرامون نوروز(2)
بررسی روایات پیرامون نوروز(1)
تاریخچه نوروز
جعل حدیث و اهداف آن
شبهه بدون درب بودن خانه های مدینه در صدر اسلام
مفهوم انتظار در لغت، عرف و شرع
فضاسازی معاویه در شام علیه امام علی(علیه السلام)(2)
فضاسازی معاویه در شام علیه امام علی(علیه السلام)(1)
اشک ریختن در فرهنگ شیعه چه جایگاهی دارد؟(2)
اشک ریختن در فرهنگ شیعه چه جایگاهی دارد؟(1)
معاویه و فرقههای زمان خود(2)
معاویه و فرقههای زمان خود(1)
[همه عناوین(29)]