باسمه تعالی
عنوان: معاویه
موضوع: جعل حدیث و اهداف آن
استاد رفیع
اشاره: علامه امینی رحمة الله علیه ضمن آوردن نام 700 تن از جاعلان در مورد 41 نفر از آنها بررسی مبسوطی انجام داده ایشان مجموع احادیثی را که از آنها نقل شده بطور کامل ذکر نمودهاند که از مجموع آمار احادیث جعلی همان 41 نفر به عدد وحشتناک 684408 حدیث جعلی خواهیم رسید!!! در یک نگاه به آمار ارائه شده توسط نویسندگان صحاح سته که توسط حضرت علامه ارائه گردیده به وضعیت اسفبار جعل در آن زمان تا حدودی پی میبریم. ایشان میفرمایند ابوداود سجستانی در سننش 4800 حدیث را از بین 500 هزار حدیث آورده بخاری از 600 هزار حدیث تعداد 2761 حدیث حدیث غیر مکرر آورده مسلم 4000 حدیث را از بین 300 هزار حدیث انتخاب نموده است احمد بنحنبل 30 هزار حدیث را از بین 750 هزار حدیث انتخاب کرده است در حالیکه اول یکمیلیون حدیث جمع کرده بوده است احمد بنفرات 15 میلیون حدیث نوشته و از آنها 300 هزار تا را در تفسیر و احکام اخذ کرده است[1].
-برخی اهداف جعل حدیث
هدف اول
دستگاه اموی برای برطرف نمودن سابقه شرم آور خود احادیثی را جعل نمودند که نشان میداد پیامبر (صلّی الله علیه و آله) نه تنها یک آدم معمولی بلکه در مواردی از یک آدم معمولی پایینتر است (معاذ الله) این را باید بدانیم که کفار و منافقان قریش پیامبر (صلّی الله علیه و آله) را نه تنها پیامبر نمیدانستند بلکه آن بزرگوار، فردی قلمداد میشد که راه لذت بردن از زندگی را بلد نیست محمد در نظر آنها فرد معمولی و ساده بود فردی که راه کلاه گذاشتن بر سر مردم را بلد نبود! آری از نظر آنها، فردی که به زیباترین دختران و حتی حکومت بر قریش رغبتی نشان ندهد مطمئناً تعادل روانی نداشته. همچنانکه امروزه نیز گاهی ملاحظات اعتقادی در رفتارهای مذهبی افراد مؤمن در نظر برخیها نشانة عقب ماندگی محسوب میشود آنها نیز محمد (صلّی الله علیه و آله) را همین طور میدانستند لذا برای آنها سخت بود که به فرامین آن حضرت گردن نهند[2]. معاویه در ادامه همین تفکرات جاهلی برنامه جعل حدیث را نیز در همین راستا سیاستگذاری نموده بود به نمونهای از این احادیث که در جهت پایین آوردن شخصیت (فردی - اجتماعی) پیامبر طراحی شده بود توجه نمائید.
- 1- انس بن مالک و عایشه نقل کردهاند: روزی پیامبر از کنار نخلستانی عبور میکرد. مردانی بر روی درختهای نخل مشغول گردهافشانی و تلقیح نخلهای ماده بودند. در اینجا پیامبر به آنها میگوید: اگر این کار را نکنید بهتر است و خرمای شما بهتر خواهد شد. فرمان پیامبر را مردم گوش نمودند و خرمای آن سال شهر مدینه خراب شد. روز دیگری پیامبر از کنار نخلستان عبور میکرد با دیدن خرمای خراب شده سؤال کرد خرمای شما چرا خراب شده؟! گفتند به فرمان شما عمل کردیم و نخلها را گردهافشانی نکردیم در نتیجه خرمای ما خراب شد. پیامبر گفت: شما کار دنیا را بهتر از من میدانید شما به امور دنیای خود از من آگاهتر هستید![3]
با خواندن این حدیث مسلّم فرد نتیجه میگیرد مخالفت با فرمان پیامبر در امور دنیایی اشکال ندارد و بنا بر سیاست اموی کار خلافت و حکومت کاری مربوط به دنیای مردم بود و آنها خود آگاهتر هستند چه کسانی را به خلافت انتخاب کنند[4].
- 2- در روایت از قول عایشه میخوانیم: پیامبر در اتاق خویش بود و از بیرون صدای مردم توجه او را جلب کرد بیرون آمد و دید که زنی حبشی میرقصد مردم به دور او گرد آمده بودند و رقص او را تماشا میکردند گفت: عایشه بیا نگاه کن!! من نزدیک وی رفتم و صورت خویش را پشت او نهادم و از بالای شانه ایشان به صحنه نگاه میکردم. مدتی گذشت و پیامبر پرسید عایشه سیر نشدی؟؟ من عرض کردم نه! این سخن چند بار تکرار شد و با اینکه او خسته شده بود و دایم پابهپا میکرد من هر دفعه جواب منفی میدادم تا اهمیت خود را نزد او بدانم!! ناگاه عمر وارد شد مردم متفرق شدند و بچهها از هر طرف فرار کردند پیامبر فرمود من دیدم شیاطین جنی و انسی از عمر فرار میکنند![5]
- 3- در روایت نقل شده پیامبر را سحر کردند بطوریکه در اثر سحر ادراک معمولی خود را از دست داده بود و کاری را که نکرده بود خیال میکرد انجام داده است مثلا میپنداشت غذا خورده در صورتی که نخورده بود یا خیال میکرد نماز خوانده در حالی که نخوانده بود و ... آری اثر آن سحر چنین بود...[6]
در روایت دیگر مسئله بصورت فجیعتری آمده: آنقدر سحر بر پیامبر تاثیر گذاشته بود که گاه میپنداشت با یک تن از همسرانش همبستر شده در صورتی که چنین نبود![7]. - 4- در روایتی وضعیت پیامبر (صلّی الله علیه و آله) بعد از نزول وحی ابتدایی چنین توصیف شده است.پیامبر گفت: من هیچ کس را مانند شاعران و دیوانگان دشمن نمیدانستم تا آنجا که نمیتوانستم به آنها نظر کنم باخود گفتم: این بیچاره [خودم] یا شاعر شده یا مجنون!! اما برای اینکه قریش چنین حرفی را نزنند به بالای کوهی بلند خواهم رفت و خودم را به زیر خواهم انداخت تا بمیرم و راحت شوم!! (روایت منقول از عبید بن عمیر لیثی)
هدف دوم:
بالا بردن مقام خلفای رسول الله تا آنجا که آنها را بر رسول الله نیز مقدم داشتند در قدم اول با جعل احادیثی مانند «اقتدوا بعدی ابی بکر و عمر» مردم را به بدعتهای صحابه عادت دادند در گامهای بعدی رسول الله (صلّی الله علیه و آله) را صریحاً کنار گذاشتند به این ماجرا دقت نمائید: روزی حجاج در خطبهاش چنین گفت: گوش فرا دهید و اطاعت کنید خلیفه خدا را [میبینیم عبارت خلیفه رسول خدا حذف میشود] و برگزیده و منتخب او، عبدالملک بن مروان را بعد به مردم گفت: آیا فرستاده شما، نزد شما ارج و ارزش بیشتری دارد یا جانشین شما در خانوادهتان![8]
در این معرکهای که معاویه به وجود آورده بود، جاعلان حدیث، راویان کذاب، صحابه و فقهای وابسته به دربار اموی شروع به جعل حدیث دربارة عظمت مقام خلیفه و عدم جواز سرپیچی از دستورات او کردند.
- ازحذیفه نقل میشود که پیامبر فرمود: بعد از من امامانی خواهند بود که به راه و رسم من نمیروند و سنت مرا نمیپذیرند در میان اینان مردانی هستند که دلهایشان دلهای شیاطین در بدن انسان است.حذیفه میپرسد: ای رسول خدا اگر آن زمان را دریابم چه کنم؟ فرمود گوش فرا میدهی و اطاعت میکنی از امیر اگر چه تو را تازیانه زند و مالت را بگیرد باز هم اطاعت کن و فرمانبردار باش!!
- در حدیث دیگری نقل شده: هیچ کس از مرزهای اطاعت از حکومت یک قدم بیرون نمینهد و بر آن حال بمیرد، مگر آنکه به مرگ جاهلیت مرده است![9]
فقهای درباری بعد از این زمینهسازی شروع کردند به فتوا دادن برای حاکمان ظالم. نووی که امام علمای حدیث است میگوید عموم اهل سنت یعنی فقها و محدثین و متکلمین گفتهاند: خلیفه به جرم فسق و ظلم و زیر پا گذاشتن حقوق مردم از خلافت عزل نمیشود! و جایز نیست بخاطر اینگونه اعمال علیه او قیام کنند بلکه لازم است به او پند و اندرز دهند و از عذاب بیم دهند زیرا احادیث چنین دستور میدهند[10].
هدف سوم: تخریب وجهه بنیهاشم و هدف بزرگش تخریب مبانی دین اسلام بود بطوریکه با جعل حدیثهای زیاد کاری کرد که عملاً نتوان به احادیث واقعی تکیه نمود و آنها را حجت قرار داد مدائنی در کتاب الاحداث خود آورده است: معاویه در سال اول خلافتش، که به عام الجماعة مشهور شد فرمانی به همه کارگزارانش در تمام بلاد اسلامی ارسال کرد. بدین مضمون که هر کس در فضیلت ابوتراب و خاندانش (صلوات الله علیهم اجمعین) حدیثی روایت کند خونش هدر، مالش مباح و از چتر حفاظت حکومت خارج است. در نتیجه کوفیان که شیعه آن حضرت بودند بیشتر تحت فشار عمال معاویه قرار گرفتند.
بار دوم به تمام کارگزارانش فرمانی صادر کرد که شهادت شیعیان علی (صلوات الله علیه) و خاندانش را نپذیرند در عوض دوستداران عثمان و آنان که روایاتی در فضیلت وی نقل میکنند و در سرزمین تحت فرمانروایی شما هستند را شناسایی، و به خود نزدیک سازید.
آنها را اکرام نمائید و آن چه در فضیلت عثمان نقل میکنند، برای من بنویسید و اسم گوینده و نام پدر و خاندانش را ثبت کنید.
در قدم سوم، معاویه فرمانی دیگر بدین مضمون صادرکرد: حدیث در مورد عثمان زیاد شده است. هنگامی که نامه من بدست شما رسید مردم را دعوت کنید تا در فضیلت خلقای اولیه و صحابه، نقل حدیث نمایند. هیچ روایتی که مردم در فضیلت ابوتراب (صلوات الله علیه) نقل کردهاند، نگذارید، مگر اینکه نقیض آن را در مورد صحابه برای من بیاورید، زیرا این کار، چشم مرا بیشتر روشن میکند و برای من محبوبتر میباشد و دلایل ابوتراب(صلوات الله علیه)و شیعیانش را بیشتر میشکند و از مناقب عثمان و فضایل وی برایشان سخت تر است.[11]
بعد از این سه فرمان شوم چه اتفاقی افتاد؟ مسلمانانی که با روش امثال طلحه زبیر و عبدالرحمن بن عوف و... در مال اندوزی آشنا بودند و بلکه میتوان گفت آنها را الگو قرار داده بودند بلافاصله بر طبق ذائقة حکومت اموی شروع به جعل حدیث نمودند در این زمان یکی از بزرگترین سیاستهای معاویه یعنی تطمیع فعال شد این روش چون در زمان خلفای قبل نتیجه داده بود یکی از روشهای مجرب از طرف معاویه شمرده میشد. بذل اموال فراوان به کسانی که میتوانستند ضربهای به علی(علیه السلام) یعنی اسلام ممثل بزنند یک سیاست ثابت در حکومت معاویه بود[12].
منابع:
1)حسن شادروان، نگاهی مدرن به عاشورا، قم: مرکز بین المللی نشر ایرا، چاپ اول، 1383 ه.ش
[1] . نگاهی مدرن به عاشورا ص 99 و 100.
[2] .نگاهی مدرن به عاشورا ص 101.
[3] صحیح مسلم ج 7/95- مسند احمد 3/123 - سنن ابن ماجه 2/825
[4] . نگاهی مدرن به عاشورا ص 106.
[5] .( فتح الباری ج 2/370- سنن ترمذی 5/284- کنزالعمال ج12/592)، نگاهی مدرن به عاشورا، ص 107.
[6] صحیح بخاری ج 4/68- صحیح مسلم 7/14- مسند احمد 6/50 و 63 و 55 و 96
[7] صحیح بخاری ج 7/29- فتح الباری ج 10/193، نگاهی مدرن به عاشورا ص 109/110.
[8] سنن ابی داود ج2/40- عقد الفرید ج5/52- مروج الذهب ج 3/147
[9] صحیح مسلم، جلد 6 ، بابالامر بلزومالجماعة، صص20 و21 .
[10] شرح نووی بر صحیح مسلم ،ج 12/229- نگاهی مدرن به عاشورا ص 136.
[11] نقل شده از الصحیح من السیرة 4/76- شرح نهج البلاغه 11/44
[12] . نگاهی مدرن به عاشورا ص 163/162.
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
لینک های درباره دلالت الفاظ و وضع
بررسی اشکالات وارده به کتاب سلیم بن قیس هلالی
بررسی روایات پیرامون نوروز(2)
بررسی روایات پیرامون نوروز(1)
تاریخچه نوروز
جعل حدیث و اهداف آن
شبهه بدون درب بودن خانه های مدینه در صدر اسلام
مفهوم انتظار در لغت، عرف و شرع
فضاسازی معاویه در شام علیه امام علی(علیه السلام)(2)
فضاسازی معاویه در شام علیه امام علی(علیه السلام)(1)
اشک ریختن در فرهنگ شیعه چه جایگاهی دارد؟(2)
اشک ریختن در فرهنگ شیعه چه جایگاهی دارد؟(1)
معاویه و فرقههای زمان خود(2)
معاویه و فرقههای زمان خود(1)
[همه عناوین(29)]