سفارش تبلیغ
صبا ویژن
بی گمان همه جنبندگان زمین ـ حتی ماهیان دریا ـ بر جویای دانش درود می فرستند . [امام باقر علیه السلام]
 
چهارشنبه 89 دی 8 , ساعت 1:16 عصر

 

 بسمه تعالی

عنوان: شبهات مربوط به عاشورا

موضوع:فلسفة سیاه‌پوشی

سید مهدی میری

یکی از خواص و آثار رنگ سیاه آن است که این رنگ به صورت طبیعی، رنگی حزن‌آور و دلگیر استو مناسبت با عزا و ماتم دارد. از این رو بسیاری از مردم جهان از این رنگ به عنوان اظهار غم و اندوه در مرگ دوستان و عزیزان خود سود می‌برند. و علاوه براین یک نکتة دیگر نیز وجود دارد یعنی کسی که این کار را می‌کند در واقع می‌خواهد بفهماند کسی که از دست رفته مایة روشنی چشم او بوده و با رفتن او زندگی ناگوار گشته است؛چنان‌که حضرت زهرا (علیها سلام) در روز هشتم رحلت پیامبر اکرم بر سر قبر آن حضرت رفت و فریاد برآورد که:  «ای پدر، تو رفتی و با رفتن تو دنیا روشنی‌های خویش را از ما برگرفت و نعمت و خوشی‌ هایش را از ما دریغ کرد. جهان به حسن و جمال تو روشن بود [ولی اکنون با رفتن تو] روز روشن آن سیاه گشته و تر و خشکش حکایت از شب‌های بس تاریک دارد... و حزن و اندوه همواره ملازم ما است.»[1]

از طرفی یکی از لوازم دوستی، همدردی با محبوب و شریک کردن خود در مصائب وارده به آنان است و یکی از نشانه‌های آن، پوشاندن خود با لباس‌هایی که نشانة اندوه و ماتم است.

سابقه سیاه‌پوشی:

شواهد فراوان تاریخی وادبی، بیانگر این حقیقت است که بسیاری از ملل و اقدام جهان از دیرباز در ایام عزا سیاه می‌پوشیده‌اند. در اینجا چند نمونه بین می‌کنیم:

  • 1. ایران باستان: شواهد فراوان در متون کهن ایرانی وجود دارد که سیاه‌پوشی را نشان ماتم و اندوه قلمداد کرده است. شاهنامة فردوسی که بیانگر فرهنگ و تمدن کهن ایران است پر است از موارد که جامة سیاه را نمود عزا و غم تلقی کرده در خصوص زمانی که رستم به دست برادرش شغاد، ناجوانمردانه کشته شد، فردوسی می‌سراید:
    به یک سال در سیستان سوگ بود - همه جامه‌هایشان سیاه و کبود
    در عصر ساسانیان نیز هنگامی که بهرام گور درگذشت ولیعهدش یزدگرد چنین کرد:
    چهل روز سوگ پدر داشت راه- بپوشید لشگر کبود و سیاه
    فریدون هم که ازجهان درگذشت نواده و جانشین وی چنین کرد:
    منوچهر یک هفته با درد بود- دو چشمش پر از آب و رخ زرد بود
    سپاهش همه کرده جامه سیاه- توان گشته شاه و غریوان [2]

  • 2. یونان باستان: در اساطیر یونان باستان آمده است که: زمانی که تیقس از قتل پاتروکلوس بدست هکتور شدیداً اندوهگین شد به نشانة عزا سیاه‌ترین جامه‌هایش را پوشید.
    این امر نشانگر آن است که قدمت رسم سیاه‌پوشی در یونان به عصر هومر باز می‌گردد. در میان عبرانیان (یهودیان قدیم) نیز رسم آن بوده که در عزای بستگان خویش، سرها را می‌تراشیدند و برآن خاکستر می‌پاشیدند و لباسشان در این گونه مواقع، سیاه رنگ یا نزدیک به آن بود. (دائرة المعارف، ج6، ص 710-722).

بستانی در دائرة المعارف خود رنگ سیاه را برای عزای اروپائیان در قرن‌های اخیر به عنوان مناسب‌ترین رنگ گزارش کرده و می‌نویسد: طول دوران عزاداری برحسب درجة نزدیکی به مرده، از یک هفته تا یک سال طول می‌کشد و بیوه زنان دست‌کم تا یک سال عزا می‌گیرند و در این مدت لباس‌های آنان سیاه رنگ و خالی از هرگونه نقش و نگار و زیورآلات است.

اعراب: تاریخ و شعر و لعت و سیره نشان می‌دهد که اعراب از مصر و شامات گرفته تا عراق و حجاز از رنگ سیاه به عنوان رنگ عزا استفاده می‌کرده‌اند.

زمخشری می‌نویسد: یکی از ادیبان می‌گوید: راهبی سیاه‌پوش را دیدم و بدو گفتم: چرا سیاه پوشیده‌ای؟ گفت: عرب زمانی که کسی از آنها می‌میرد چه می‌پوشد؟ گفتم سیاه می‌پوشد. گفت من نیز در عزای گناهان سیاه پوشیده‌ام[3].

در کتاب‌های تاریخی گزارش شده که عرب در مواقع مصیبت، جامة خویش به رنگ سیاه می‌کرد[4].

در عصر پیامبر (صلّی الله علیه و آله) پس از پایان جنگ بدر که هفتاد تن از مشرکان و قریش به دست مسلمین به خاک هلاکت افتادند، زنان ممکه در سوگ کشتگان خویش، جامة سیاه پوشیده‌اند[5].

این شواهد تاریخی و ادبی نشان می‌دهد که رنگ سیاه از دیرباز در میان بسیار از ملل و اقوام نشان عزا و اندوه بوده. و این امر اختصاص به دوران اسلام نداشته است. بلکه اعراب پیش از اسلام، ایرانیان و یونانیان باستان نیز به رسم عزا جامة سیاه یا کبود می‌پوشیده‌اند.

سیاه‌پوشی در میان اهل بیت

گزارش‌های مستند بیانگر این حقیقت است که پیامبر (صلّی الله علیه و آله) و ائمة اطهار علیهم السلام نیز مهر تأیید براین سنت قدیم گذاشته‌اند و خود در مقام عمل در عزای عزیزان خویش سیاه پوشیده‌اند.

به روایت ابن‌ابی‌الحدید در شرح نهج‌البلاغه، امام حسن (علیه السلام) در سوگ امیرمؤمنان علی (علیه السلام) جامه‌های سیاه بر تن کرد و با همین جامه به میان مردم آمد و برای آنان خطبه خواند[6].

بنابر حدیثی که اکثر محدثان آن را نقل کرده‌اند امام باقر (علیه السلام) فرموده‌اند: زنان بنی‌هاشم در سوگ اباعبدالله جامة سیاه برتن کردند؛ (زمانی که امام حسین‌بن‌علی (علیه السلام) به شهادت رسید، زنان بنی‌هاشم لباس‌های سیاه و جامه‌های خشن مویین پوشیدند و از گرما و سرما شکایت نمی‌کردند [پدرم] علی‌بن‌الحسین (علیه السلام) به علت [اشتغال آنان به] مراسم عزاداری برایشان غذا درست می‌کرد.)[7]

عزاداری در روایات:

  • 1) قال الصادق (علیه السلام):( خداوند شیعیان ما را مشمول رحمت خویش سازد. به خدا قسم شیعیان ما همان مؤمنیند، آنان بخدا قسم با خون و حسرت طولانی خویش [در عزای ما] شریک و همدرد مصیبت‌های ما خاندانند.)[8]
  • 2) عن الرضا (علیه السلام):( کسی که متذکر مصائب ما شود به جهت ستم‌هایی که بر ما وارد شده گریه کند، در روز قیامت با ما خواهد بود و مقام و درجة ما را خواهد داشت و کسی که مصیبت‌های ما را بیان کند و خود بگرید و دیگران را بگریاند در روزی که همة چشم‌ها گریان است چشم او نگرید و هر کسی در مجلسی بنشیند که در آن مجلس او ما را زنده می‌کنند روزی که قلب‌ها می‌میرند، قلب او نخواهد مرد.)[9]
  • 3) امام صادق(علیه السلام) به فضیل فرمود: (آیا مجالس عزا بر پا می‌کنید و از اهل‌بیت و آنچه بر آنان گذشته صحبت می‌کنید؟ فضیل گفت: آری قربانت گردم. امام فرمود: این گونه مجالس را دوست دارم پس امر ما را زنده گردانید که هر کس امر ما را زنده کند مورد لطف و رحمت خدا قرار می‌گیرد. [ای] فضیل هر کس از ما یاد کند یا نزد او از ما یاد کنند و به اندازة بال مگسی اشک بریزد خدا گناهانش را می‌آمرزد اگرچه بیش از کف دریا باشد.)[10]
  • 4) قال رسول الله (صلّی الله علیه و آله):« ای فاطمه هر چشمی در روز قیامت گریان است مگر چشمی که بر مصائب حسین گریسته باشد، پس این چشم خندان و شاد است به نعمت‌های بهشت.»[11]

 

 

منابع:

1) گروهی از مؤلفان، پرسش ها و پاسخ های دانشجوئی(ویژه محرم)، قم:دفتر نشر معارف، چاپ چهاردهم 1387 ه.ش.

 

 


[1] (یا ابتاه انقطعت بک الدنیا با نوارها و زوت زهرتها  و کانت ببهجتک زاهره فقد اسودّ نهارها، فصار یحکی حنادسها رطبها ویابسها... والاسی لازعنا) بحار ج43 ص 180-174.

[2]  حموی، معجم البلدان ،ج3،ص 452/ تاریخ گیلان و دیلمستان، ص 223

[3] .ربیع الابرار و فصوص الاخبار، ج 3،ص 747.

[4] .اخبار الدولة العباسیة ص 247.

[5] .السیرة النبویة، ج3، ص 10-11.

[6] .شرح نهج‌البلاغه، ابن‌ابی‌الحدید، ج16، ص22.

[7] ( لما قتل الحسین‌بن‌علی (علیه السلام) لبس نساء بنی‌هاشم السواد و المسوح و کن لا تشتکین من حَر و لا برد و کان علی‌بن‌الحسین (علیه السلام) یعمل لهنّ الطعام للماتم.)بحارالانوار،ج45،ص188/ وسائل الشیعه،ج2، ص890.

[8] (رحم الله شیعتنا و الله هم المؤمنون فقد و الله شرکونا فی المصیبة بطول الحزن و الحشرة) بحارالانوار، ج43، ص233

[9] (مَن تذکر مصابنا و بکی لما ارتکب منّا کان بعنا فی درجتنا یوم القیامة، ومن ذکر بمصابنا، فبکی و ابکی لم تلک عینه یوم تبکی العیون و من حبس مجلساً یحیی فیه امرنا لم یمت قلبه یوم تموت القلوب.) بحارالانوار،ج43، ص278

[10] (تجسون و تحدثون؟ قال نعم جعلت فداک قال: انّ تلک المجالس اجتها فاحیوا امرنا یا فضیل فرحمَ الله من احیی امرنا یا فضیل من ذکر، او ذکرنا عنده فخرج من عینه مثل جناح الذباب غفرالله له ذنوبه و لو کانت اکثر من زبد البحر) بحارالانوار،ج43، ص282و 289.

[11] ( یا فاطمة! کل عین باکیة یوم القیامةِ الّا عین بکت علی مصائب الحسین فانها ضاحکة مستبشرة بنعیم الجنة.) بحارالانوار، ج44، ص293



لیست کل یادداشت های این وبلاگ